طنز،جوک،عـکس،معما... بسم الله الرحمــن الرحیـــم بود. صبح بود.خورشید به قله کوه های مغرب نزدیک می شد.پشکلک کجایی؟؟! پشکلک هر روز صبح با صدای مگس ها و زنبور ها بیــدار می شد. ماهی ها در حوض جیــک جیــک کنان پرواز می کردند.ما یک هاپــو را را با نخ بستـه بودیم و پرواز می کرد،چه پروازی!!! چاهملکی جعفر مرغ شیردهی داست در 45 کیلومتری آن روستا یک طویله به نام فرخی وجود داشت که غذای مردم آنجا برگه ی درخت خرما بود ولی متأسفانه در چند سال پیش تمام غذای آن ها از بین رفت (آتش گرفت) به همین دلیل به آن ها گشنــه نیز گفته می شود.
منتظر بخش های بعدی مطالب ادبی باشید
نظرات شما عزیزان: درباره وبلاگ ![]() سـلام دوستــای عزیـزم.خوبید؟؟! ****************************** از این که من و وبـلاگم را قابل دونستید و ســر زدیـــد خیــلی خیــلی ممنــــونــم ****************************** امیــد وارم از وبــلاگم خوشتــون بیــاد و براتـــون مفید واقع بشه ****************************** امیدوارم هر کجا که هستید خوش و خرم و ســر حــال باشد باشید و واسـه همتـون آرزوی موفقیت دارم ****************************** راستی واسه ی تبادل لینک آمادم در قسمت تبادل لینک وب خود را وارد کنید ****************************** Nimbuzz: !*dadmas*! , *chips* Yahoo: remo1373@yahoo.com راستی VPN هم داریم هرکی خواست پیام بده آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان امکانات جانبی ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
||